سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  وبلاگ تخصصی زمین شناسی
گناهى که تو را زشت نماید نزد خدا بهتر است از کار نیکى که پسندت آید . [نهج البلاغه]
کل بازدیدهای وبلاگ
11954
بازدیدهای امروز وبلاگ
0
بازدیدهای دیروز وبلاگ
0
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
وبلاگ تخصصی زمین شناسی
لوگوی وبلاگ
وبلاگ تخصصی زمین شناسی
اوقات شرعی
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   مرتضی غلامی  

عنوان متن رخـدادهـای کـوهـزایـی ایــــران شنبه 87 خرداد 18  ساعت 1:26 صبح


رخـدادهـای کـوهـزایـی
ایــــران

آثـار و شـواهـد رخـداد
کـوهـزایـی کـارلـیـن در ایـــران

وجود میکاشیست‌های غرب
نـهـبـندان با سن 4/1 میلیارد سال، همچنین یک سری میکاشیست، گنایس، آمفیبولیت
شیست، در ناحیة چاپدونی نزدیکی یزد با سنی بیش از یک میلیارد سال، نشانگر شواهد
رخداد کوهزایی کـارلـیـن
 هستند. این رخداد در ایران مرکزی تحت عنوان فاز چاپدونین شناخته می‌شود .
همزمان با رخداد چاپدونین در منطقة عربستان و آفریقا سنگهای دگرگونی یافت شده که
تحت عنوان کوهزایی
    Pan African  آن را می‌شناسیم .

کـوهـزایـی
کـاتـانـگـایـی ( بـایـکـالـیـن )

مربوط به سن پرکامبرین
پسین است .
اثرات این کوهزایی را می‌توان در سنگهای ناحیة
پشت بادام ، گلپایکان ، تکاب ، ارومیه و همچنین ناحیة ترود مشاهده کرد . درجة
دگرگونی سنگهای این مناطق در حدفاصل رخسارة آمفیبولیت شیست تا شیست سبز در تغییر
است . در ناحیة کرمان ، بافق ، آذربائیجان در بین واحدهای این سن دگرشیبی زاویه‌دار
دیده می‌شود . از آنجاییکه اثرات این کوهزایی در اطراف دریاچة بایکال روسیه بخوبی
مشاهده می‌شود تحت عنوان بـایـکـالـیـن نیز نامیده می‌شود . بر اثر کوهزایی
کاتانگایی پی سنگ پرکامبرین ایران ، پاکستان ، بخشهایی از افغانستان ، ترکیه و
عربستان بصورت پلاتفرمی در آمده است و به شکل یک پوستة پایدار عمل می‌کند . در این
دورة زمانی کل این مناطق توسط دریای کم عمقی پوشیده شده و پوشش رسوبی نازکی را از
نوع تخریبی در بعضی مناطق بخصوص جنوب و جنوب غرب ایران از نوع تبخیری بوجود آورده
است . واحدهای تبخیری جنوب ایران لایة نمکی سری هرمز هستند که قاعدة رسوبات این
منطقه را تشکیل می‌دهند . کلیة گنبدهای نمکی ایران که محل تجمع نفت و گاز ایران
است در اثر بالا آمدگی این لایة نمکی شکل گرفته است . علاوه بر رسوبات تبخیری ذکر
شده ، شواهدی از سنگهای آتشفشانی عمدتاً از نوع نفوذی با ترکیب آلکالن در این دورة
زمانی دیده می‌شود که شاهد فعالیت‌های ماگماتیسم و کوهزایی کاتانگایی است . از
جمله گرانیت دوران ، زریگان ، نریگان ، برنورد و سنگهای آتشفشانی مانند ریولیت‌های
آلکالن سری هرمز ، ریولیت تکنار در کاشمر ، سری ریزو در کرمان ، قره‌داش در
آذربائیجان ، اسفوردی بافق و بازالت‌های آلکالن ده‌بید ، توده‌های آتشفشانی در
نوار سنندج- سیرجان از این قبیل فعالیت‌ها می‌باشد . از جمله حوادث کوهزایی
کاتانگایی ، شکل‌ گیری روندهای ساختاری کلی ایران است . مشابه حوضه تبخیری هرمز که
روندی شمالی جنوبی دارد ، گسل هریر رود ، نهبندان ، نایبند ، کلمرد ، کازرون
،در نتیجة کوهزایی کاتانگایی بوجود آمده است
.

حـرکـات کـوهـزایـی
کـالـدونـیـن

کوهزایی کالدونین در
ارتباط با پیدایش رشته کوههایی در محل تقریبی اقیانوس اطلس شمالی فعلی است. به
عبارت دیگر بعلت برخورد قطعات مختلف اورازیا ، این کوهزایی شکل گرفته است
. اکثر زمین شناسان ایرانی اثرات کوهزایی کالدونین را در ایران بصورت خشکی
زایی می‌دانند . با این وجود برخی از شواهد جزئی که حاکی از فعالیت کوهزایی است
موجب شده که اتفاق نظر در این مورد وجود نداشته باشد . در ایران مرکزی در سیلورین
پسین ، رسوبات ماسه سنگ قرمز به همراه ژیپس مربوط به سازند پادها
  نهشته شده است . در زاگرس رسوبات اردوویسین
فوقانی - سیلورین با نبود چینه شناسی همراه بوده که این وضعیت تا کربونیفر ادامه
داشته و باعث شده نهشته‌های پرمین بصورت دگرشیب بروی اردوویسین قرار گیرد ، بجز در
بخشهایی در شمال بندرعباس ، در پهنة سنندج- سیرجان نیز رسوبات سیلورین-اردوویسین
وجود ندارد . در کوههای تالش البرز رسوبات سیلورین فوقانی- دونین زیرین دیده نمی‌شود
. همه این شواهد دال بر این است که پوستة ایران در این دورة زمانی خارج از آب بوده
است . در جنوب گنبد کاووس فازهای تخریبی مهمی که حاکی از خشکی‌زایی است مشخص شده
است . در ناحیة خوش ییلاق البرز شرقی حدفاصل شاهرود تا آزادشهر ، آثاری از بازالت
های آتشفشانی دیده می‌شود که به آنها بازالتهای سلطان میدان گویند که نشان از
شواهد کوهزایی است . در آذرباییجان غربی و ماکو رسوبات فسـیـل‌دار ، دگرگونی ضعیفی
را نشان می‌دهد . دگـرشـیـبـی‌های محلی در بخشهایی از البرز حدفاصل دونین میانی و
بالایی ، کربونیفر و پرمین دیده می‌شود که به عقیده نبوی این دگرشیبی‌ها مرتبط با
کوهزایی کالدونین است .

حــرکـات کـوهـزایـی
هـرسـیـنـیـن

کوهزایی هرسینین در اثر
برخورد گندوآنای شمالی با اروپا بوجود آمده است
. همزمان با این کوهزایی در مناطق دیگر جهان نیز برخوردهایی صورت گرفته است .
از جمله برخورد گندوآنا با آمریکای شمالی که تحت عنوان کوهزایی آپالاشین شناخته می‌شود
. از برخورد بخشهایی از چین با قطعاتی از آسیا و سیبری نیز کوهزایی اورالین شکل
گرفته است . کوهزایی هرسینین نیز مشابه
  کالدونین در ایران توسط برخی از زمین شناسان بصورت خشکی‌زایی تفسیر شده است .
افرادی مثل « نبوی ، اشتوکلین ، بربریان ، اشتامکلین » حرکات هرسینین ایران را از
نوع خشکی‌زایی می دانند. اما بررسیهای جدید شواهد کوهزایی را در ایران نشان می‌دهد
.

در نواحی ماسوله ،
گرانیت‌هایی ، سنگهای دگرگونی منطقة گشت را بریده‌اند که سن برخی از این گرانیت‌ها
مزوزوئیک و قسمت‌هایی پالئوزوئیک زیرین تا فوقانی است . شیست‌های دگرگون شده ناحیة
ماسوله سن مطلق 375 میلیون سال را نشان می‌دهند که می‌تواند مرتبط با هرسینین یا
کالدونین پسین باشد . در ایران مرکزی منطقه پشت بادام واحدهای پرموتریاس بدون اثر
دگرگونی روی سنگهای دگرگونی با سن 300 میلیون سال قرار گرفته‌اند . سینیت‌های شمال
غرب تبریز و ناحیه جلفا و همچنین سینیت‌های آجری رنگ ناحیه مرند بعد از دونین و
قبل از پرمین نشانگر حرکات هرسینین در شمال غرب ایران است .

حــرکـات کـوهـزایـی
سـیـمـریـن پـیـشـیـن

در حدفاصل تریاس میانی
و فوقانی ، فاز فشاری مهمی در پوستة ایران رخ می‌دهد که بصورت محلی باعث چین‌
خوردگی ، دگرگونی ، بالا آمدگی و همچنین تشکیل تعدادی حوضه رسوبی می‌گردد
. کوهزایی سیمرین پیشین بشدت پلات فورم توران و منطقه قفقاز را تحت تاثیر
قرار داده ، همچنین البرز شرقی ، رشته کوههای حدفاصل کرمان تا طبس ، بلوک لوت و
منطقه مشهد را متاثر کرده است . در منطقه گلپایگان به شکل دگرگونی‌های خیلی ضعیف
دیده می‌شود . در منطقه نی‌ریز ، سیمرین پیشین بصورت یک فاز دگرگونی بروی واحدهای
آهکی اثر کرده و مجموعه آنها رخسارة شیست سبز را نشان می‌دهد.‌ در منطقه حاجی‌آباد
( 180 کیلومتری بندرعباس )‌‌‌ علاوه بر دگرگونی ناحیه‌ای که در پرکامبرین بوجود
آمده ، دگرگونی های ضعیف دیگری نیز دیده می‌شود که مربوط به سنگهای پرمین و تریاس
است . کوهزایی سیمرین پیشین در ناحیه ساغند سنگهای پالئوزوئیک و تریاس را تحت
تاثیر قرار دگرگونی رخسارة شیست سبز قرار داده است . در ناحیه دِه سلم بیرجند سری
ماسه سنگ و شیست دگرگون شده و تناوبی از شیست های گرانیتی دیده می‌شود که مرتبط با
این کوهزایی است . در ناحیه ترود، در نزدیکی سمنان، شمال انارک ، همچنین در جنوب و
جنوب غربی مشهد ، آثار دگرگونی تریاس میانی دیده می‌شود .

گرانیتوئیدهای جنوب
لاهیجان ، ماسوله ، توف ها و گدازه‌های آندزیتی ناحیه آباده ، ماگماتیسم ترود ،
همگی نشانه های فعالیت ماگماتیسم سیمرین پیشین محسوب می‌شود . ریولیت آلکالن ده‌بید
، بازالت های آلکالن ایران مرکزی ، البرز و آذرباییجان نشان دهندة فاز کششی در
ابتدای ژوراسیک هستند .

حــرکـات کـوهـزایـی
سـیـمـریـن پـسـیـن

سن آن حد و مرز ژوراسیک
و کرتاسه است . در بخشهای عمده ایران بخصوص در بخشهای شمالی ایران دیده می‌شود .
مناطقی که در فاز کوهزایی سیمرین پسین تحت تاثیر دگرشکلی قرار گرفته‌اند تحت عنوان
قارة سیمرین شناخته می‌شوند
. بخش زیادی از فلات
ایران متعلق به قاره سیمرین است . دگرشیبی کاملاٌ واضحی در بخشهای زیادی از ایران
در قاعدة رسوبات کرتاسه دیده می‌شود . قاعده گچی و تبخیری سازند شوریجه که بر روی
سازند مزدوران قرار گرفته نشان از توقف رسوبگذاری است . در ایران مرکزی آهکهای
اسفندیار تغـییر روند رسوبگذاری در زاگرس و کپه‌داغ که هر دو بصورت آواری و تبخیری
است را نشان می‌دهد . پیدایش سنگهای دگرگونی درجه پائین در مناطق کنگاور ، اسدآباد
همدان ، ملایر و . . . که همگی در پهنة سنندج- سیرجان قرار گرفته‌اند مرتبط با
سیمرین پسین هستند . چین‌ خوردگی رسوبات ژوراسیک در ناحیة اردکان یزد که مربوط به
رسوبات شیلی و ماسه سنگی است و ناپیوستگی زاویه‌دار آهکهای کرتاسه در همین منطقه
شاهد دیگر این فاز است . پیدایش گرانیت و پگماتیت تورمالین دار در شرق ماسوله ،
پیدایش گرانیت غرب لیسـار در بندر انزلی ، دیوریت‌ شمال ده‌بید در نزدیکی سیرجان ،
گرانیت شیرکوه یزد ، گرانیت کلاه‌ قاضی اصفهان ، دیوریت سیونیت آلموقولاق همدان ،
گرانیت منطقه گلپایگان ، گرانیت ده‌سلم بیرجند ، همچنین دگرگونی‌های ناحیة ده‌سلم
مرتبط با این فاز کوهزایی است .

از نظر آب و هوایی در
طی ژوراسیک ، آب و هوای گرم و مرطوب در کل ایران حاکم بوده که باعث شده در
  بـخـشـهــای عمد‌ه‌ای از ایران و ناحیه طبس و
کرمان ، گیاهان رشد فوق‌العاده‌ زیادی داشته و در بخشهای مختلف این مناطق محیط‌های
مردابی بوجود آید ، طوریکه بر اثر عمیق شدن حوضه ها در این مناطق این گیاهان توسط
رسوبات تخریبی پوشیده شده‌اند و تبدیل به زغال سنگ شده‌اند . اکثر زغالهای ایران
مربوط به ژوراسیک زیرین است . در ناحیة طبس معادن بزرگ زغالسنگ با سن تریاس فوقانی
دیده می‌شود . شکل گیری دگرشکلی از نوع چین خوردگی در واحدهایی که لایه‌های زغالی
دارند بسیار شدید است . ضمن اینکه تغییر فیزیکی در این لایه‌ها در ارتباط با فاز
کوهزایی سیمرین پسین است ، بخشهایی از ایران مرکزی را نیز می توان یافت که حرکات
سیمرین پسین بصورت خشکی‌زایی دیده می‌شود .

حــرکـات کـوهـزایـی
آسـتـریـن ( اتـریـشـیـن )

حدواسط کرتاسه زیرین و
فوقانی است و در بیشتر بخشهای ایران بصورت خشکی زایی دیده می شود . در واقع در اثر
تغییر رژیم رسوبگذاری ناشی از فعالیت تکتونیکی در بیشتر بخشهای ایران قابل تشخیص
است . در ناحیة البرز بطور محدودی فعالیت آتشفشانی دیده می شود . همچنین تغییرات
ضخامت رسوبات و نوع رخساره‌های رسوبی در واحدهای رسوبگذاری کرتاسه زیرین و فوقانی
مشاهده می شود . در ناحیة سمنان دگرشیبی و ناپیوستگی در این دورة زمانی وجود دارد
. در حوالی کرمان نیز فعالیت تکتونیکی باعث تغییر در رخساره و ضخامت واحدهای رسوبی
شده است . جوانترین رسوبات ناحیة ایران مرکزی و طبس که بعد از رخداد سیمرین از آب
خارج شده آهکهای اسفندیار است . شواهد رخداد اتریشین در بخشهایی از ایران مرکزی
دیده نمی شود .

فاز کوهزایی لارامید

معادل رخدادهای مرز بین
کرتاسه و پالئوسن می باشد . در این دورة زمانی تحولات بسیار پیچیده و عمده‌ای در
سرزمین ایران
  رخ داده است که عبارتند از :

جایگزینی افیولیت
ملانژهای ایران، مثل افیولیت ملانژهای نی‌ریز، شرق ایران، ناحیه نائین تا بافق،
افیولیت ملانژهای تربت حیدریه و ناحیة سبزوار. بروی این افیولیت‌ها آهکهای فسیلدار
 هدبرژلا  با سن ماستریشتین ته نشست شده است . تحت تاثیر
فاز لارامید بسیاری از حوضه‌های اقیانوسی شروع به بسته شدن می‌نماید . پوسته‌‌های
اقیانوسی شکسته شده و بر روی لبه قاره‌ای رانده می شوند . افیولیت ملانژهای ناحیة
صحنه و کرمانشاه، همچنین ناحیة کاشمر پیدایش فیلیشهای کرتاسه همراه با آتشفشانی‌های
زیر دریایی که عمدتاً از نوع آندزیتی است در منطقة سبزوار دیده می شود . وجود
تغییرات رخسارة رسوبی در کپه داغ و زاگرس، دگرگونی شدید در نوار سنندج- سیرجان ،
بخصوص دگرگونی‌های محلات، گلپایگان، همدان و جنوب زاهدان که همگی در اثر این رخداد
دگرگون شده‌اند .

توده های نفوذی گرانیت
و دیوریت
  مثل : الوند، ملایر، گلپایگان، محلات، بروجرد و فعالیت‌های آتشفشانی شدید در
البرز ، آذرباییجان و ایران مرکزی ، بخشی از دگرگونی‌هایی که در آهک‌های بیستون
دیده می شود و دگرگونی فلیش‌های شرق ایران در ارتباط با فاز لارامید است .

فاز کوهزایی پیرنه

حدواسط ائوسن و الیگوسن
است . این فاز کوهزایی باعث شده در دامنه شمال البرز رسوبات ائوسن
الیگوسن وجود نداشته باشد . این فاز موجب می‌شود
فعالیت‌های آتشفشانی در پهنة نطنز تا بزمان به اوج خودش برسد . در مدوده نطنز تا
بزمان فعالیت های آتشفشانی به سن پالئوسن تا میوسن ادامه داشته ولی اوج رخداد در
طی ائوسن است . در بخشهای دیگر ایران نیز حجم زیادی از فعالیت های آذرین دیده می
شود از جمله توف‌ها و آندزیت‌های سازند کرج . در محدودة لوت مرکزی و شمالی ماگماتیسم
شدیدی رخ داده است. توده‌های نفوذی اطراف تهران از جمله گرانیت قصر فیروزه، سینیت
لواسان، دیوریت سد کرج، گابروی مبارک آباد و همچنین گرانیت‌های کوههای تارم و قره
داغ، توده‌های نفوذی ترود، کاشمر، فردوس، زاهدان و خاش از فعالیت های پلوتونیسم
پیرنه هستند . شکل کنونی ایران از این دوره کوهزایی پایه ریزی شده است . اکثر حوضه
های رسوبی فلات ایران در این دورة کوهزایی بسته شده و باقیماندة حوضه های آن دورة
زمانی ،

 

حوضه های بستة درون
قاره‌ای امروزی را تشکیل می‌دهند که اکثراً رسوبات تبخیری و کولابی‌ دارند . مثل حوضه
قم که از ائوسن تا پایان میوسن رسوبگذاری داشته است .

 

 

 

فاز کوهزایی پاسادونین

در این فاز در واقع
رخساره های پُست تکتونیک بوجود آمده و چین می‌خورند . پیدایش کنگلومرای
  هزار دره، کنگلومرای
بختیاری و کرمان که از نظر سنی همگی پلیوسن هستند در این فاز بوده است . در فاز
پاسادونین چین خوردگی نهایی زاگرس رخ داده است . در صورتیکه چین خوردگی ناحیه کپه
داغ و مکران کمی زودتر از این دوره ، انتهای فاز پیرنه، رخ داده است . پیدایش
آتشفشانهای پلیوکواترنر مثل دماوند، تفتان، فعالیت مجدد سهند، سبلان و بزمان ،
پیدایش توده های نفوذی مثل گرانیت الم کوه و گرانیت آکاپل در این دورة زمانی بوده
است .

فاز کوهزایی والانژین

از نظر محدوده سنی بین
پلیستوسن و عهد حاضر یا هولوسن رخ داده است . دگرشکلی های این فاز کوهزایی را باید
در جوانترین واحدهای رسوبی پی جویی کرد . مطالعه بر روی آبرفتهای دشت تهران توسط
Riben(1935)  نشان داد که این آبرفتها از چهار بخش A - B - C – D  تشکیل شده است . آبرفتهای A به سن پلیوکواترنر همان سازند کنگلومرایی هزاردره می
باشد . واحدهای
B  و C  واحدهای دانه ریزی هستند که آثار دگرشکلی را بصورت چین خوردگی و گسلش نشان می‌دهند
. آبرفتهای
D  تحت عنوان سازند کهریزک در بخشهای جنوبی تهران قابل شناسایی است که نسبتاً
دگرشکلی کمتری را با توجه به
  سن آنها نشان می‌دهد . نهشته‌های آبرفتی عهد
حاضر که در کف رودخانه های نسبتاً شمالی جنوبی دشت تهران ته‌نشست شده اند بصورت
ناپیوسته بر روی این رسوبات قرار می‌گیرند .

بربریان در محدودة شهر
نهبندان آبرفتهایی را معرفی می کند که سن کواترنر داشته ولی تحت تاثیر فغالیتهای
تکتونیکی دگرشکل شده‌اند . وضعیت رسوبات کواترنر ناحیة نهبندان نظیر رسوبات
کواترنری دشت تهران است . علاوه بر این آبرفتها ، رسوبات جوان ته نشست شدة بین
کوهی، واریزه های سنگی آبرفتها و سایر رسوبات جوان بصورت پراکنده درتمام ایران
یافت می شود که تحت تاثیر فعالیت تکتونیکی دگرشکل شده اند . هر رخداد زمین لرزه ای
که منجر به دگرشکلی سطح زمین بصورت ایجاد اسکارپ گسلی یا دگرشکلی ناحیه ای گردد، بخشی
از فاز کوهزایی والانژین است

 


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

رخـدادهـای کـوهـزایـی ایــــران


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ